دوستي با بعضي آدم ها مثل نوشيدن چاي کيسه ايست
هول هولکي و دم دستي، براي رفع تکليف
اما خستگيات را رفع نميکنند
دل آدم را باز نميکند. خاطره نميشود!
دوستي با بعضي آدمها مثل خوردن چاي خارجي است
پر از رنگ و بو
اين دوستيها جان مي دهند براي خاطرههاي دمِ دستي…
اين چاي خارجي را ميريزي در فنجان،
مينشيني با شکلات فندقي ميخوري و فکر ميکني خوشحالترين آدم روي زميني
فقط نميداني چرا باقي چاي که مانده در فنجان بعد از يکي دو ساعت ميشود رنگ قير... سياه ...
دوستي با بعضي آدمها مثل نوشيدن چاي سرگل لاهيجان است.
بايد نرم دم بکشد
بايد انتظارش را بکشي
بايد براي عطر و رنگش منتظر بماني
بايد صبر کني
آرام باشي و مقدماتش را فراهم کني
بايد آن را بريزي در يک استکان کوچک کمر باريک
خوب نگاهش کني...
عطر ملايمش را احساس کني
و آهسته، جرعه جرعه بنوشياش و زندگي کني...
"سروش صحت"